خانواده در سوگ از دست دادن پدری که چند ماه پس از ناپدید شدن در اشتاینباخ جسد پیدا شد

این پایانی نیست که کریستین مینارد-بالکن برای پسرش می‌خواست – پدری در پاییز گذشته در میان مشکلات روانی و اعتیاد ناپدید شد.

رایان کودی مینارد، که در نوامبر گذشته 29 ساله بود، روز چهارشنبه در اشتاین باخ جسد پیدا شد.

مینارد-بالکن آن روز پس از شنیدن اینکه RCMP جسدی را پیدا کرده و بخشی از خیابان هسپلر را محاصره کرده است، در ماشین خود پرید و به سمت شهر منیتوبا در جنوب شرقی رفت.

وقتی رسید، به سمت کوهی در محل حادثه دوید.

“من فقط یه جورایی فریاد زدم… “رایان هست؟ رایان؟ میدونی، من مادرش هستم. رایان؟ لطفا به من بگو رایان هست.” من فقط می خواستم این کابوس تمام شود.”

هر چقدر هم که سخت باشد، از اینکه او پیدا شد، خیلی راحت هستیم.»

پدر یک کودک پنج ساله در ماه نوامبر ناپدید شد. مینارد-بالکن گفت وقتی از افسر حاضر در صحنه مطلع شد که جسد توسط یک کودک هفت ساله در یک منطقه درختی پیدا شده است، بسیار متاثر شد.

روز پنجشنبه، RCMP گفت که آنها روز چهارشنبه جسدی را پیدا کردند که معتقد بودند با تحقیقات در حال انجام یک فرد گمشده مرتبط است.

آنها تایید نکردند که این فرد رایان مینارد یا علت احتمالی مرگ بوده است و به نتایج در حال انتظار کالبد شکافی ارشد پزشکی قانونی موکول شد.

اما مینارد-بالکن می گوید با توجه به جزئیات شناخته شده، او مطمئن است که پسرش بوده است.

او آخرین بار در 24 نوامبر در خانه ای در سدار کرسنت، در فاصله کوتاهی از هسپلر دیده شد.

مینارد-بالکن همچنین گفت که این هفته از دفتر بازرسی ارشد پزشکی تماس گرفت و توضیحاتی را در مورد سه خالکوبی روی بدن شنید که با خالکوبی های پسرش مطابقت داشت.

مردی علامت صلح را با دست چپ خود انجام می دهد که روی آن خالکوبی گل رز بزرگی است.
رایان مینارد چندین خالکوبی متمایز داشت، از جمله یک گل رز بزرگ روی دست چپش که مادرش کریستین مینارد-بالکان می‌گوید به افتخار دخترش انجام شده است. او می‌گوید یک افسر RCMP به او گفت که فردی که در Steinbach مرده پیدا شده است، که هویتش به طور رسمی اعلام نشده است، یک خالکوبی گل رز بزرگ روی دست خود دارد. (ارسال شده توسط RCMP)

مونتی که او در صحنه با او صحبت کرد، نگفت که رایان نیز هست، اما خالکوبی گل رز روی دست چپ فردی که جسدش پیدا شد را توصیف کرد.

پسرش به افتخار دختر پنج ساله‌اش یکی داشت که تمام پشت دست چپش را می‌پوشاند.

موانع برای حمایت های مناسب

در حالی که تا زمانی که نتایج کالبد شکافی مشخص نشود، مشخص نیست که چه چیزی منجر به مرگ رایان شده است، مادرش گفت که ماه‌های قبل از ناپدید شدن او با چالش‌های اعتیاد که ریشه در مبارزات بهداشت روانی دارد، مشخص شده است.

او گفت که او به رنگ بنفش معتاد بود، ترکیبی از مواد افیونی که گاهی اوقات شامل هروئین و فنتانیل است.

او و سایر عزیزانش، همراه با خود رایان، با موانع متعددی روبرو شدند که سعی داشتند کمک مورد نیاز او را دریافت کنند.

مینارد-بالکن گفت که او چند تلاش ناموفق برای درمان رایان در وینیپگ انجام داد. او گفت که او در نهایت وارد یک برنامه یک ماهه شد اما دوباره عود کرد.

او گفت که او همچنین از مراکز ترک اعتیاد در استان های دیگر پرس و جو کرد، اما خانواده قادر به پرداخت هزینه ای نبود که بتواند کمک کند.

وارد شدن به این برنامه ها بسیار سخت است، و وقتی این کار را انجام می دهید… برای افرادی که به این نوع مواد معتاد هستند، کافی نیستند.

مینارد-بالکن گفت که هنوز مطمئن نیست که درباره ایده سایت‌های مصرف تحت نظارت یا برنامه‌های مصرف مواد مدیریت‌شده یا اینکه چگونه ممکن است به مردم منیتوبا کمک کند، چه احساسی دارد.

“این ایده وحشتناکی نیست. آیا مشکل اعتیاد را حل می کند؟ نه. اما آیا از مرگ جلوگیری می کند؟ بله.”

او فقط احساس درماندگی می کرد

مدتی قبل از ناپدید شدن، رایان یک برنامه اعتیاد مبتنی بر مسیحیت را در اشتاینباخ امتحان کرد که بیماران را ملزم می‌کرد تا از مصرف بیشتر مواد خودداری کنند، مگر اینکه پزشک آنها را تجویز کند.

مینارد-بالکن گفت که آن برنامه نیز مناسب نبود و رایان حدود یک هفته پس از ترک برنامه ناپدید شد.

مادرش گفت که وقتی آخرین بار در 20 نوامبر با خانواده صحبت کرد، شغل جدیدی را آماده کرده بود که قرار بود شروع کند.

آلیسون زاپوروزان، شریک پسر عموی رایان، گفت که او نیز رایان را برای کمک به چندین مکان برد.

او از خود می‌پرسد که آیا اگر خدمات بیشتری متناسب با نیازهای او وجود داشت، اوضاع فرق می‌کرد.

زاپوروزان گفت: «بیمارستان‌ها او را بیش از دو روز نگه نمی‌دارند و مردم بسیار قضاوت‌کننده هستند. او به نوعی احساس می کرد که “چرا من اینجا هستم اگر آنها به من کمک نمی کنند؟”… او فقط احساس درماندگی می کرد.

Zaporozan نه تنها با ضرر، بلکه با کمبود منابع سم زدایی و بازیابی مناسب برای فردی که در موقعیت رایان قرار دارد، و بدنامی در مورد سوء استفاده از مواد مخدر نیز مبارزه می کند.

او گفت: “مشکل مواد مخدر در اشتاین باخ مضحک است و به نظر می رسد هیچ کس کاری در مورد آن انجام نمی دهد.”

او گفت که به مدرسه می‌رود تا یک مشاور اعتیاد باشد تا “سعی کند در این جامعه تغییری ایجاد کند.”

زاپوروزان گفت که همیشه به پیوندی که با رایان داشت، که “همیشه می‌دانست که او را درک می‌کنم” حفظ خواهد کرد.

مادرش می گوید که همیشه “خنده زیبا” پسرش را به خاطر می آورد.

او می‌گوید: «من و رایان اختلاف‌هایمان را با هم داشتیم… زیرا بسیار سخت بود، اما در عین حال، ما هر دو همدیگر را خیلی دوست داشتیم.

“من می دانم که در حال حاضر او می گفت: “خوبم مادر… تمام شد.”


اگر شما یا کسی که می‌شناسید مشکل دارید، در اینجا می‌توانید کمک بگیرید: